دل من
دیدی دل من چه شد؟ دیدی هرچه در این دنیاست ثباتی ندارد؟ دیدی اگر ظالم نباشی چه بر سرت می آید؟ دیدی اگر ساده باشی به دست گرگ هایی از تبار قابیل دریده خواهی شد؟ دیدی تزاحم عالم ماده چه می کند؟ دیدی اگر کمی پای عقل را محکم نگذاری کسی در برابر عشقت پاسخ گو نخواهد بود؟ دیدی زخم ها از حسابگری هاست؟ دیدی قانون جنگل را؟دیدی اشک های بی گناهانی از تبار انسان را؟ دیدی به جبر زور سلطنت دنیا چه ها می شود کرد؟ دیدی دنیا ظرفیت قلب عشاق ندارد؟ دیدی پاک و ساده بودن پاسخی جز حسرت ندارد؟
پس قدری فقط قدری آرام بگیر ای دل بیچاره و صبور من.اگر فقط قدری آرام بگیری خوشحال خواهم بود.ببخش که بر تو رنجه می سازم. خواستم ارامت کنم برای همیشه،خواستم تورا به حجله مرگ رهسپارکنم، نشد،نتوانستم.پس کم بی تابی کن. کم برچشمان من شورش کن و آن ها را به اشک سیراب.آرام بگیر خودت کم تکه تکه ای،بر روح رنج کشیده ام رحم کن.ای دل صادق من.